سفید به عنوان تنها



شاید الان که دارم به یه موزیک زیبا از بهرام به اسم: "جالبه" رو گوش میدم بهترین موقع باشه که این متنو بنویسم. 6 روز دیگه 19 سالم میشه و کلی آرزو و هدف دارم تقریبا از سال های سختی عبور کردم سال پیش برای من یه سال خیلی مزخرف و سخت بود، تو یه شرایطی بودم که از لحاظ روحی و فکری کاملا بهم ریخته بودم در حال حاظر خیلی بهتر از اون موقع ام چون اون موقع فقط دوست داشتم زمانو سپری کنم و هیچ برنامه یا هدفی نداشتم. تو پست های آیندم به دلایل بهم ریختگیم تو سن 17 و 18 اشاره میکنم ولی الان فقط میخوام بگم چرا این وبلاگو ساختم.

خب اینجا رو ساختم تا هرچی تو ذهنمه پیاده کنم توش؛ یعنی وقتی که من مردم اینجا کلی متن از من میمونه و من میتونم تمام افکارمو برای افراد کنجکاوی مثل خودم باقی بزارم ولی خب شاید این مهم ترین دلیلش نباشه! میشه گفت چون کسیو ندارم تا بتونه درکم کنه و حرفامو بفهمه پس اینجا مینویسم، نا محدود هم مینویسم بدون هیچ نگرانی از اینکه واکنش افراد چیه وقتی من از خودم یا اونا حرف میزنم!

اینجا اسم هیچ کسی رو نمیارم و برای هر کدوم از افراد داخل زندگیم یه اسم گذاشتم و برای اینکه بعضی از اون ها شاید تو تفکرات من اهداف خوبی رو دنبال نمیکردند یا نمیکنند برای اون مطلب یه رمز گذاشتم که رمزش رو فقط خود اون فرد میتونه حدث بزنه و پست خودشونو بخونن.

امیدوارم که این بتونه کمک کنه به خودم و هدف من اینه که انسان بهتری بشم - ممنون اگه اینو خوندید :)


اول اینکه باید بگم این شخصیت ها به هم ارتباط دارند و لطفا قبل از مطالعه این شخصیت؛ ابتدا

شخصیت V یا همون نهنگ رو مطالعه کنید.

ارتباط A با من تقریبا همیشه شبیه به 2 تا همسنگر بوده، ما همون سربازایی هستیم که تو جنگ هم دیگه رو مثل برادر هم میدونیم، همونایی که تو سنگر با هم درد و دل میکنن و توی میدون جنگ ناچار باید بجنگند.

ادامه مطلب


خب میشه گفت کسی که شاید بهش واقعا 99% اعتماد رو دارم همین V دوست داشتنیه (هرچند واقعا اعتماد حتی به چشمات هم این روزا کار اشتباهیه). یادمه درست سال ها پیش تو یه ساختمون کنار خونه فعلیمون دیدمش؛ V بسیار مهربون و دوست داشتنی به نظر میرسید و کم کم ما با هم آشنا شدیم. ما آشنا بودیم و هر سال که میگذشت آشنایی ما بیشتر میشد.

ادامه مطلب


الان میخوام در مورد آقای U صحبت کنم. U نزدیک ترین فرد به منه و به نظرم بهترین موقع باشه تا در موردش صحبت کنم.
میشه گفت U تا زمانی که نیاز داره به افراد با اون ها ارتباطشو نگه میداره (هرچند به نظرم این موضوع تقریبا روی 99% آدما صدق میکنه) و در حال حاضر تو بهترین حالت کمتر از انگشتا دو تا دستش ادم دورش مونده. هرچند U قبلا با تعداد بالایی از افراد ارتباط داشت ولی خب همونطور که گفتم چون دیگه الان بهشون نیاز نداره پس ارتباطشو با اونا قطع کرده.

ادامه مطلب


شاید الان که دارم به یه موزیک زیبا از بهرام به اسم: "جالبه" رو گوش میدم بهترین موقع باشه که این متنو بنویسم. 6 روز دیگه 19 سالم میشه و کلی آرزو و هدف دارم تقریبا از سال های سختی عبور کردم سال پیش برای من یه سال خیلی مزخرف و سخت بود، تو یه شرایطی بودم که از لحاظ روحی و فکری کاملا بهم ریخته بودم در حال حاظر خیلی بهتر از اون موقع ام چون اون موقع فقط دوست داشتم زمانو سپری کنم و هیچ برنامه یا هدفی نداشتم. تو پست های آیندم به دلایل بهم ریختگیم تو سن 17 و 18 اشاره میکنم ولی الان فقط میخوام بگم چرا این وبلاگو ساختم.

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها